ياد
هنوز باورم نيست كه يك ماهي مي شه اين جا نيومدم. همين ديروز بود كه بهم گفتي مامان تو چرا نماز نمي خوني؟ و بعد انگار با خودت فكر كردي سوالت رو خوب نپرسيدي، پرسيدي كي با هم نماز مي خونيم؟
همه هستي ام به زير نگاه چشمانت آب شد كه چه ساده مرا از خودم جويا شدي
من چگونه نگاهت را تاب بياورم و با خود نگريم؟
دوستت دارم كه مرا با يادها گره مي زني.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی